چهارشنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۱

ديشب براي نوشتن دچار مشكل شدم،من 8 ماه است كه تقريبا هر روز مينويسم،و اكثر روز ها در مورد موضوعي خاص نوشته ام و كمتر به موضوعات روز آمد پرداخته ام واين كار زياد و انرژي فراواني از من مي گيرد.اكثر نوشته ها از خود من است،و بندرت از شعر اشخاص ديگر استفاده نموده ام.گاهي بحثي را شروع ولي بدليل ضعف در دانشم در نيمه رها شده(گاهي هم حوصله ادامه آن را نداشته ام)و چند باري نيز به تحديد بحث را در نيمه رها كرده ام(مانند موضوع زن در اسلام).
در اين چند ماه ادبيات من به كلي تغيير كرد و نگارشم به محاوره نزديك شد كه اين براي من كه قسمتي از شغل و كارم به نوشتن بر مي گرد آسيب زيادي وارد نموده است.همه اين حرفها رو گفتم(و كلي اش را هم توي دلم گفتم)كه بگم فعلا فكر نمي كنم كه بتونم هر روز بنويسم ولي تمام سعي و كوششم رو به كار مي گيرم تا حد اقل 4 روز در هفته مطلب جديد داشته باشم(ولي هنوز معلوم نيست كه اين قضيه از كي شروع شه).يكي از دلايل اين كار اون سر درد هاي وحشتناكه كه منو ول نمي كنه و ندا هم از تايپ مطالب من خسته شده (آخه بيچاره مجبوره سناريو هاي من وكلي اراجيف ديگه رو هم تايپ كنه).اين نوشته شبيه به روضه علي اصغر در صحراي كربلا شد(گريه كنيد مسلمونا ،گريه كنيد ثوابه)
ازدواج
ازدواج از اختراعات نياكان حيواني ما بوده است . در بعضي از پرندگان چنين بنظر مي رسد كه حقيقتا هر پرنده فقط به همسر خود اكتفا مي كند . در گوريلها و اورانگوتانها رابطه ميان نر و ماده تا پايان دوره پرورش نوزاد ادامه دارد و اين ارتباط بسيار شبيه به روابط زن و مرد است ، و هرگاه ماده بخواهد با نر ديگري نزديكي كند به سختي مورد تنبيه نر خود قرار مي گيرد ” دو كرسپيني “ در خصوص اورانگوتانهاي بورنئو مي گويد كه« آنها در خانوادهايي بسر مي برند كه از نر و ماده و كودكان آنها تشكيل مي شود » . و دكتر ساواژ در مورد گوريل ها مي نويسد كه « عادت آنها چنين است كه پدر و مادر زير درختي مي نشينند و به خوردن ميوه و پر چانگي مي پردازند و كودكان دور پدر و مادر بر درختها جستن مي كنند »آنان پيش از ظهور انسان رابطه زناشويي را آغاز كرده اند .

هیچ نظری موجود نیست: