جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۱

با كلي زحمت يه مطلب ترجمه كرده بودم درباره استبدادبراي ويرايش اون مرجان هم كمك كرده بود يه مطلب هم درباره استبداد شرقي نوشته بودم ولي نامردا هردوشونو سانسور كردم . وقتي كتابو ديدم و ديدم كه مطالب من نيست خيلي دلم گرفت.

چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۱


it went from so good... to so bad... so soon
So good ,to so bad so soon
But nobody told me, so I never knew
It goes from so good to so bad so soon


It went from sunshine.., to shadows... to rain
It went from passion.., to pleasure... to pain
From singing sweet love songs to cryin’ the blues
So good... to so bad... so soon





it started with words like forever
And went from always to sometimes ,to never
From give me some Iovin’... to give me some room
So good.., to so bad.., so soon


It went from so good.., to so bad... so soon
So good ,to so bad , so soon
If nobody’s told you, it’s time that you know
It goes from so good ,to so bad so soon


So good ,to so bad so soon.
خوشحالم كه مجيد بعد از مدتها شروع به نوشتم مطالب جدي و دنباله دار كرده . اميدوارم ديگه براي اكانتش يا تلفنش مشكلي پيش نياد تا بتونيم از مطالبشاستفاده كنيم . ضمنا ً , مطلبي كه در مورد زيبائي شناسي مي نوشت هم نصفه كاره مونده . نميخواهيد تحت فشارش بگذاريد تا كاملش كند ؟

ضمنا ّ چقدر جالبه كه بعضي از شما باور كردين مجيد مطلب من رو سانسور كرده .مجيد اصلا اهل اين حرفها نيست . اون دو تا مطلب رو هم خودم ازش خواستم پاك كنه ( چون با يونيكد نوشته نشده بود . ) بعد هم شيطنت كردم خواستم دو به هم زني كنم !!!
مرجان
تاريخچة تشكيل سازمان تجارت جهاني

سازمان تجارت جهاني مانند اكثر سازمان‌هاي جهاني، سير تاريخي طولاني را تا امروز پشت سر گذاشته است. چراکه موضوع تشكيل سازمان‌هاي فرامرزي دولتي، با موضوع حاكميت ملي دولت‌ها در موارد متعددي تداخل دارد. لذا هر قدر دامنة فعاليت اين­گونه سازمان‌ها گسترده‌تر باشد و تعداد بيشتري از دولت‌ها در آنها عضويت داشته باشند به همان نسبت، فرايند تشكيل نيز پيچيده‌تر و غالباً طولاني‌تر خواهد بود. فرايند تشكيل سازمان تجارت جهاني نيز از اين قاعده مستثني نبوده و تلاش گستردة جهاني طي ده‌ها سال پشتوانه آن بوده است.

در واقع، سازمان تجارت جهاني براي پاسخ به يك نياز اساسي جامعه جهاني تشكيل شده است. اگر چه در مورد ميزان موفقيت آن در تأمين اين نياز، ديدگاه‌هاي بسيار متفاوتي ابراز شده است. اين نياز اساسي جامعة جهاني، عبارت است از وجود يك مرجع مقتدر جهاني به منظور نظام بخشيدن به روابط اقتصادي جهاني كه بعضاً موجب كشمكش­هاي شديد سياسي بين كشورها گرديده است و حتي بسياري معتقدند كه يكي از زمينه­هاي بروز دو جنگ جهاني, همين تنش‌هاي شديد سياسي با منشأ اقتصادي بين كشورهاي برتر در تجارت بين‌المللي بوده است.

به همين منظور، بعد از جنگ جهاني اول، تجربة جامعة جهاني از نظر ميزان خسارات مادي و تلفات انساني ناشي از اين جنگ، موجب گرديد كه براي جلوگيري از زمينه‌هاي بروز جنگي مشابه، در سال 1927 كنفرانسي زير نظر جامعة ملل و با مشاركت نمايندگان حدود پنجاه كشور جهان در رابطه با موضوعات مربوط به توليد و تجارت در شهر ژنو تشكيل شود.

هدف برگزاركنندگان كنفرانس مزبور، توسعة روابط اقتصادي كشورهاي جهان از طريق كاهش محدوديت‌هاي دولت‌ها در تجارت خارجي‌ براي مقابله با زمينه‌هاي ايجاد جنگ جهاني اول بود. ولي به رغم برگزاري كنفرانس مزبور، دولت‌هاي بزرگ در اقتصاد جهاني با اتخاذ تدابيري طي سال‌هاي بعد، عملاً بر خلاف اصول مقرر در كنفرانس عمل كردند؛ لذا به تدريج رقابت اقتصادي بين دولت‌هاي مزبور به تنش شديد سياسي منجر گرديد.

بروز جنگ جهاني دوم در ابعادي وسيع­تر از جنگ جهاني اول، مجدداً دولت‌هاي طرف اصلي جنگ را به فكر سامان بخشيدن به نظام اقتصاد بين‌الملل انداخت. در همين راستا، در سال 1944 با آشكارشدن علايم خاتمه جنگ، به دعوت رئيس جمهور وقت آمريكا (وزولت)، كنفرانسي در شهر برتن‌وودز آمريكا و با حضور نمايندگان 44 كشور جهان برگزار گرديد و طي آن موافقت‌نامة تأسيس صندوق بين‌المللي پول و بانك بين‌المللي ترميم و توسعه به تصويب رسيد. اين دو نهاد بين‌المللي، هم اكنون نيز نقش مهمي در اقتصاد بين‌المللي ايفا مي­كنند.

در زمينه تجارت بين‌المللي نيز اقدامات موثري بعد از جنگ جهاني دوم صورت گرفت، كه مهمترين آن‌ها پيشنهاد دولت آمريكا در سال 1945 مبني بر تشكيل كنفرانس بين‌المللي براي تشكيل سازمان تجارت بين‌المللي (ITO) بود. كنفرانس مزبور در سال 1946 در لندن برگزار گرديد، ولي به دليل اختلاف نظر شديد كشورهاي شركت‌كننده, بدون حصول نتيجه‌اي پايان يافت.

ولي تلاش كشورها در اين زمينه ادامه يافت و توسط چند كشور غربي پيش‌نويس منشور تجارت جهاني تهيه و به كنفرانس هاوانا كه در سال 1948 در كوبا برگزار شده بود، ارائه شد. در جريان مذاكرات مفصلي كه در هاوانا صورت گرفت, متن مزبور دچار تغييرات اساسي شد و در نهايت، منشور هاوانا از چند بخش تشكيل گرديد كه يك بخش از آن، موافقت‌نامة عمومي تعرفه و تجارت گات (GATT) بود. بخش ديگر منشور، تأسيس سازمان تجارت بين­المللي (ITO) را مطرح مي‌ساخت. ولي طرح اخير با مخالفت نهادهاي قانون‌گذاري برخي كشورهاي شركت‌كننده در كنفرانس، به ويژه كنگرة آمريكا كه دولت آن خود از پيشنهاددهندگان طرح مزبور بود، مواجه شد. لذا طرح تأسيس سازمان تجارت بين‌المللي براي ساليان متمادي مسكوت ماند، ولي موافقت­نامة عمومي تعرفه و تجارت (گات) با تغييراتي براي چندين دهه، به معيار مهمي در تجارت بين­الملل مبدل شد.

هدف اين موافقت‌نامه، توسعة تجارت بين‌الملل از طريق حذف يا كاهش موانع تعرفه‌اي و غيرتعرفه‌اي كشورها در مقابل واردات بود. در بين فهرست اولين كشورهاي عضو اين موافقت‌نامه، تنوع زيادي از كشورها با اقتصادهاي مختلف را مي­توان مشاهده كرد. از جمله: ايالات‌متحده، انگلستان، زلاندنو، پاكستان، هند، آفريقاي‌جنوبي، برزيل, كوبا، فرانسه، بلژيك و استراليا كه همگي در سال 1948 به اين موافقت‌نامه ملحق گرديدند.

با تحولات سياسي و اقتصادي طي دهه‌هاي بعد نياز به تكامل اين موافقت‌نامه بين اعضاي آن احساس گرديد. در اين رابطه يك سلسله مذاكرات بين اعضاي گات صورت گرفت. در ادبيات مربوط به گات، اين مذاكرات به 8 دور اصلي زير طبقه­بندي شده است:

1. مذاكرات ژنو، 1947.

2. مذاكرات آنسي، 1949.

3. مذاكرات توركاي، 1951 ـ 1950.

4. مذاكرات ژنو، 1956.

5. مذاكرات ديلن (ژنو)، 1962 ـ 1960.

6. مذاكرات دور كندي (ژنو)، 1967 ـ 1964.

7. مذاكرات دور توكيو، 1979 ـ 1973.

8. مذاكرات دور اروگوئه, 1994 ـ 1986.



همان­گونه كه ملاحظه مي‌شود، مذاكرات دور اروگوئه طولاني‌ترين دور مذاكرات كشورهاي متعاهد گات است. حاصل اين هشت سال مذاكره، مجموعه‌اي از موافقت‌نامه‌ها و تفاهم‌نامه‌ها و ساير اسناد حقوقي است كه به صورت مجموعه‌اي واحد به تصويب رسيده است. يكي از مصوبات مذاكرات دور اروگوئه عبارت از تأسيس سازمان تجارت جهاني (WTO) بود. لذا حدود هفتاد سال تلاش دولت‌ها به ثمر نشست و WTOجايگزين GATT شد.


هدف سازمان تجارت جهاني

در مقدمة موافقت‌نامة تشكيل سازمان تجارت جهاني، اهداف تشكيل سازمان مزبور ذكر گرديده كه در آن آمده است:

"طرف‌هاي اين موافقت‌نامه، تصديق مي­کنند روابطشان در زمينة تلاش‌هاي تجاري و اقتصادي بايد به منظور ارتقاي استانداردهاي زندگي، تضمين اشتغال كامل و حجم زياد و دايم‌التزايد درآمد واقعي و تقاضاي موثر، گسترش توليد و تجارت كالاها و خدمات, ضمن فراهم كردن امكانات استفادة بهينه از منابع جهان منطبق با هدف توسعه قابل دوام، و حفظ و حراست از محيط زيست و تقويت وسايل انجام اين كار به گونه‌اي سازگار با نيازها و علايق مربوطشان در سطوح مختلف توسعه اقتصادي باشد.

همچنين براي تضمين سهم كشورهاي درحال­توسعه و به­ويژه كشورهاي داراي كمترين ميزان توسعه‌يافتگي، در رشد تجارت بين‌المللي متناسب با نيازهاي توسعة اقتصادي آن‌ها تلاش‌هاي مثبتي لازم است. در راستاي همكاري در تحقق اين اهداف، ورود به ترتيبات دوجانبه و متقابلاً سودمند با هدف كاهش معتنابه تعرفه‌‌‌‌ها و ساير موانع تجاري و امحاي رفتار تبعيضي در روابط تجاري بين‌المللي و ايجاد يك سيستم تجاري چندجانبة يكپارچه، پايدارتر و ماندگارتر كه موافقت‌نامه عمومي تعرفه و تجارت نتايج تلاش‌هاي آزادسازي تجاري در گذشته و كل نتايج مذاكرات تجاري چندجانبه دور اروگوئه را دربرگيرد، لازم است".

بنابراين هدف اصلي سازمان تجارت جهاني، استقرار نظام تجاري چندجانبه در جهان با در نظر گرفتن جنبه‌هاي مختلف از جمله وضعيت خاص كشورهاي درحال­توسعه و كشورهاي داراي كمترين درجه توسعه­يافتگي است.

در مادة 2 موافقت‌نامة تأسيس سازمان تجارت جهاني، اين سازمان "نهادي مشترك براي هدايت روابط تجاري اعضاي خود در خصوص مسايل مربوط به موافقت‌نامه‌ها و اسناد حقوقي" معرفي شده است.

همين موضوع، رسالت بزرگي به عهدة اين سازمان محول كرده است، زيرا اولاً مجموعة توافقات كشورهاي عضو سازمان مزبور، طيف وسيعي از موضوعات مرتبط با تجارت را تشكيل مي­دهد. ثانياً تعداد اعضاي سازمان مزبور، رقم چشمگيري را تشكيل مي­دهد, به طوري كه تقريباً كل تجارت بين‌المللي بين اعضاي اين سازمان, در چارچوب قواعد حاكم بر سازمان صورت مي­گيرد.



شناخت نظام ساختاري و حقوقي سازمان تجارت جهاني

الف) تشكيلات سازماني

ـ دبيرخانه يا سازمان اداري سازمان تجارت جهاني در ژنو قرار دارد و با حدود 500 نفر كارمند و بودجه‌اي كه در سال 2001، معادل 134 ميليون فرانك سوئيس بود به فعاليت خود مشغول است.

مسئوليت دبيرخانه به عهدة آقاي مايك مور، مدير كل اين سازمان است و بر خلاف عموم نهادهاي اداري بين‌المللي، نقشي در تصميم‌گيري ندارد. دبيرخانة WTO فقط وظيفة تدارك اطلاعات، انجام تحقيقات و تأمين خدمات فني مورد نياز اعضاي WTO را به عهده داشته وكليه سياست‌گذاري‌ها و تصميم‌گيري‌هاي اين سازمان توسط شوراها و كميته‌هاي متشكل از اعضا صورت مي‌گيرد.

ـ شوراي وزرا: بالاترين مرجع سياست‌گذاري و تصميم‌گيري سازمان تجارت جهاني، شوراي وزراي كشورهاي عضو است كه حداقل هر دو سال يكبار جلسات خود را تشكيل مي‌دهند. اين شورا بعد از تشكيلWTO سه جلسه برگزار كرده است كه اولين آن در سال 1996 در سنگاپور تشكيل شد. اجلاس‌هاي بعدي در سياتل و دوحه برگزار شده است.

ـ شوراي عمومي: پس از شوراي وزرا, شوراي عمومي قرار دارد كه متشكل از سفرا و رؤساي هيأت‌هاي نمايندگي كشورهاي عضو بوده و معمولاً سالانه چندين جلسه در دفتر مركزي اين سازمان در ژنو (دبيرخانه) برگزار مي‌كند. شوراي عمومي معمولاً جلساتي را نيز در جايگاه نهاد تدوين سياست‌هاي تجاري و نيز نهاد رفع اختلاف برگزار مي‌كند.

در سطح بعدي و پس از شوراي عمومي سه شوراي زير قرار دارند كه زير نظر شوراي عمومي فعاليت كرده و گزارش‌هاي خود را به شوراي عمومي ارائه مي‌كنند:

الف) شوراي تجارت كالا

ب) شوراي تجارت خدمات

ج) شوراي جنبه‌هاي تجاري حقوق مالكيت معنوي

كميته‌هاي تخصصي مختلف و گروه‌هاي كاري متعددي نيز تحت نظر شوراهاي سه‌گانة فوق, فعاليت‌هاي گسترده‌اي را درحوزه‌هاي مختلف عهده‌دار هستند.



ب) اصول و مباني اصلي حاكم بر رژيم حقوقيWTO

اصول, مباني, قوانين و مقررات حاكم در سازمان تجارت جهاني شامل مجموعه‌اي از حدود 60 موافقت‌نامه, ضمائم, تصميم‌نامه و تفاهم‌نامه‌هايي است كه مشتمل بر حدود 30000 صفحه مي‌باشد.

مذاكرات دور اروگوئه منجر به امضاي سه موافقت‌نامه شد كه زيربناي حقوقي WTO را تشكيل مي‌دهد:

الف) موافقت‌نامة مراكش مبني بر تأسيس سازمان تجارت جهاني
ب) موافقت‌نامه‌هاي چندجانبه كه همة كشورهاي عضو ملزم به رعايت آن مي‌باشند:
ـ موافقت‌نامة عمومي تعرفه وتجارت GATT

ـ موافقت‌نامة عمومي تجارت خدمات GATS

ـ موافقت‌نامة مربوط به جنبه‌هاي تجارت مالكيت معنوي TRIPS

ج) موافقت‌نامه‌هاي دوجانبه (كه فقط كشورهاي امضاكننده ملزم به رعايت آن مي­باشند).

ـ موافقت‌نامة مربوط به صنايع هوايي

ـ موافقت‌نامة مربوط به تأمين دولتي



به طور كلي اصول و مباني اصلي و پايه‌اي حاكم بر تجارت كالا و خدمات عبارتند از:



الف) اصل عدم تبعيض يا رفتار مبتني بر دولت کامله‌الوداد يا Most Favoured Nation (MFN):

اين اصل ناظر به رفع تبعيض در رفتار كشورهاي عضو نسبت به يكديگر است و بر اساس اين اصل، كشورهاي عضو WTO هر فرصت و امتيازي كه براي يك كشور قائل مي شوند به تمام كشورها تسرّي مي‌يابد For one for all)).



ب) اصل شفافيّت Transparency))‏:

بر اساس اين اصل, كلية كشورهاي عضو موظفند اطلاعات كامل و تفصيلي كليه اقدامات، سياست‌ها، قوانين و مقررات و نيز موافقت‌نامه‌هاي بين‌المللي خود را منتشر و در اختيار كليه اعضا قرار دهند.



ج) اصل تعهد رفتار ملّي (Nation Treatment):

اين اصل به منظور تضمين رفتار مناسب درقبال عرضه‌كنندگان خارجي در قلمرو كشورهاي عضو تدوين شده و بر اساس اين اصل بايد رفتار با عرضه‌كنندگان خارجي مشابه رفتاري باشد كه معمولاً با عرضه‌كنندگان داخلي و ملّي مي‌شود (البته بر اساس مفاد پروتكل الحاق).



د) اصل دسترسي به بازار (Market Access):

اين اصل به منظور دسترسي كشورهاي عضو به بازارهاي يكديگر تدوين شده و در مورد عرضه‌كنندگان خارجي، كشورهاي عضو نبايد رفتاري نامطلوب‌تر از رفتار مقرر بر اساس شرايط، ترتيبات و محدوديت‌هاي موضوع جدول ملي (پروتكل الحاقي که طي فرايند عضويت تنظيم مي‌شود) خود اتخاذ نمايند.



وظايف اصلي سازمان تجارت جهاني:

1. مديريت و اجراي موافقت‌نامه‌هاي تجاري

2. مجمعي براي انجام مذاكرات تجاري

3. نهاد رفع اختلافات اعضا

4. بررسي و نظارت بر سياست‌هاي تجاري ملي

5. كمك به كشورهاي درحال توسعه جهت حل مشكلات سياست‌هاي تجاري از طريق ارائه كمك‌هاي فني و برگذاري دوره‌هاي آموزشي

6. همكاري با ساير سازمان‌هاي بين‌المللي



كشوري كه به عضويت سازمان تجارت جهاني پذيرفته مي‌شود, بايد اقدامات زير را انجام دهد:

1. آزادسازي تجارت خارجي: شامل برداشتن موانع تعرفه‌اي و غيرتعرفه‌اي يا كاهش آن‌هاست. همچنين طبق موافقت‌نامه WTO وضع موانع تجاري غيرتعرفه‌اي، غيرقانوني مي‌باشد. البته براي كشورهاي درحال­توسعه در اين زمينه استثنائاتي قائل شده‌اند. مثلاً كشورهاي مزبور مي‌توانند براي حمايت از صنايع نوزاد خويش تعرفه‌هاي گمركي وضع كنند. همچنين كاهش تعرفه براي كشورهاي درحال­توسعه به صورت تدريجي و در طيف زماني خاصي مي‌باشد.

2. آزادسازي نرخ كالاها و خدمات: برداشتن سوبسيد‌ها و كمك‌هاي دولتي که به توليد كالا و خدمات داده مي‌شود, براي تحقق اين مورد مي­باشد. البته تعدادي از سوبسيدها مثل سوبسيدهاي تحقيق و توسعه، سوبسيد مربوط به خصوصي‌سازي و سوبسيد كالاهاي مصرفي, سوبسيد سبز محسوب شده و كشور عضو ملزم به حذف آن‌ها نمي‌باشند.

3. آزادسازي نرخ ارز: شامل حذف اراية هر گونه ارز سوبسيددار مي­باشد.

4. آزادسازي نرخ بهره

5. لغو انحصارات دولتي و خصوصي در توليد و قيمت‌گذاري كالاها و خدمات

6. جريان آزاد اطلاعات: شامل در اختيار گذاشتن اطلاعات و مقررات و قوانين تصويبي توسط كشور عضو به ساير اعضا مي­باشد.

7. تخصيص بهينة منابع به وسيلة بازار

8. جداسازي دو مفهوم اقتصاد و تأمين اجتماعي.



مآخذ:

1ـ رفتار ويژه با کشورهاي در حال توسعه در نظام حقوقي سازمان تجارت جهاني, نوشتة رضا پاکدامن, انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش‌هاي بازرگاني.

2ـ ايران و سازمان تجارت جهاني, نوشتة دکتر محمدحسين اديب, عضو هيأت علمي دانشگاه اصفهان.

3ـ مجلة صنعت حمل و نقل شمارة 206, مقالة "با تدوين جدول ملي, از سازمان تجارت جهاني امتياز بگيريم"، نوشتة آقاي بهروز غروي.


سه‌شنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۱

باور كنيد مرجان الكي ميگه من ديدم به يونيكد نوشته نشده و مردم نمي تونن بخونن منم پاكش كردم
آقا , من قبول ندارم . اين مجيد اينجا رو سانسور ميكنه !
چند روز پيش همين دو تا مطلب پائين رو اينجا نوشتم ولي به زبان رمز ! بعد مجيد چون ديد خيلي مطالب مهم و جدي و احتمالا خطرناكيه و از طرف ديگه چون من براي يكي از كانديداها تبليغ غير مستقيم كرده بودم راحت اومد همه شون رو پاك كرد. خوب به اين كار ميگن سانسور ديگه !
بيائيد با هم مشت محكمي به دهان مجيد بزنيم . اولي رو هم خودم ميزنم ....
مرجان
شمارة جديد ماهنامة زنان منتشر شد .

عليرغم تحريم يكجانبه اي كه طي ماههاي اخير براي عدم خريداري اين ماهنامه انجام داده بودم , دوباره ديروز وسوسة خريدن مجله و خواندن مطالبي از خانمها رويا كريمي مجد و پرستو دو كوهكي بر تصميمي كه گرفته بودم غلبه كرد ............
اين شماره به شدت ارزش خوندن داره . گفتگوي جالبِ خانم كريمي با آيت الله صانعي در مورد ضرورت برابر شدن دية زن و مرد و مطلبي خواندني از پرستويِ زن- نوشت با عنوانِ زنان از روزمره گي DC ميشوند .
همينطور عكسهاي حسن سربخشيان از زنان نظامي پيشمرگ كرد عراق كه ارزش ديدن و دوباره ديدن را داره + يك عالمه مطلب خواندني ديگه ...
فكر نكنيد كه من بابت تبليغ براي مجلة زنان چيزي گيرم مياد ها ! نه به خدا , از اين خبرا نيست . ولي راستش بعد از چند( ين ) شمارة بي رمق , اين شماره واقعا به دل مينشيند . خودتون امتحانش كنيد و مطمئن باشيد كه پشيمون نميشيد .

مرجان
******************************************************
بچه ها , بياين تفريح كنيم !!

يك تفريح سالم و بي هزينه كه امروز ميخوام بهتون معرفي كنم , خواندنِ برگه هاي تبليغاتي كانديداهاي شركت كننده در انتخابات دورة دوم شوراهاست .
چند شب پيش كه به همراه عمو فريد رفته بوديم قدم بزنيم روي يك برگة تبليغاتي , همراه با يك عكس بسيار دلبرانه اين دو جمله رو هم خونديم :

باور كنيد شعار نميدهم
من فقط به خاطر تو زندگي مرفهِ غرب را رها كردم و به ايران برگشتم

فكر ميكنين بعد از خوندن اين جمله , قيافه هاي ما چه شكلي شده بود ؟؟؟

مرجان
مرکز فرهنگي زنان از زنان و مرداني که برابري انسانها را باور دارند دعوت مي کند به نشانه همبستگي در اين گردهمايي حضور يابند

دوشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۱

وقتي گاليله از دادگاه تفتيش عقايد باز مي گشت مردم فرياد زدند بد بخت ملتي كه قهرمان ندارد گاليله به ايشان گفت بدبخت ملتي كه احتياج به قهرمان دارد . گاليله رفت و دنيارا با همه فراخيش براي فكر تنگ ما گذاشت. پس از شورش 57حداقل تحولي... آخه بعد از هم نشيني با ذكريا مي شه بازم ادامه اين مطلبو نوشت!؟

یکشنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۱

بحثي رو در باره كمك به كودكان در چند بلاگ خوندم با اين جور كارا بشدت موافقم و از طرف خودم همه دوستان را به اين كار نيز دعوت مي كنم همچنين نانه اي از احسان عزيز(از نوع كيانفرش)مبني بر دعوت كليه دوستان به اين امر نيكو دريافت كردم اميدوارم كه ما نيز در تهران مانند دوستان شيرازيمون بتونيم مراسمي رو بر گذار كنيم .
بحثي كه مي خواهم شروع كنم بحث جهاني شدن اقتصاده نمي دونم چند نفر از شما با اين موضوع آشنا هستيداما اين چيزي كه بيشتر در روز نامه هابدان مي پردازند و از مزاياي فراوان پيوستن به دبليو - تي - او مي نويسند چيزهاي مزخرفي است كه فقط اقتصاد دانان مرفه از آن حمايت مي كنند(از اول بحث تكليف همه را در باره نظر خودم روشن كردم).در چند قسمت اولا چيزهايي از اين سازمان خواهم گفت بعد نيز نظرات خودم در باره مضرات پيوستن كشوري با اقتصاد بيمار خودمان خواهم گفت.

چهارشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۱

آخ كه چقدر بي اينترنتي چقدر بده توي اين مدت كه به وسيله كامپيوتر خودم نمي تونستم اينجا بنويسم انگار چيزي رو گم كرده بودم .
حالا اينجا هستم و خوشحالم اول از اينكه دوست نازنينم از آلمان برگشت و دوم اينكه بلاخره امكان دستيابي من فراهم شد.دوباره مي تونيد اراجيف منو بخونيد پس خودتونو براي خوندن يك رشته اراجيف منسجم و دنباله دار آماده كنيد كلي هم توي اين مدت عكس گرفتم كه اونارو هم كم كم مي گذارم.

سه‌شنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۱

يك صحبت دوستانه با دوستان عزيزم

ممنونم كه به اينجا سر ميزنين . ميدونم كه وظيفه دارم بهتون سر بزنم . من هم اينكار رو ميكنم ( البته نه از روي وظيفه , بلكه به دليل اينكه واقعا از خوندن نوشته هاتون لذت ميبرم ( . مدتهاست خوانندة وبلاگهاتون هستم و شايد بعضي از شما مثل گلكو يا پرستوي عزيز هم من رو با نوشته هام توي بخش نظرخواهيشون بشناسين . ولي متاسفانه من عادت به گذاشتن نشونه براي اينكه بگم به وبلاگتون سر زدم ندارم . شايد بد باشه ولي نميخوام اين علامت گذاشتن به معني ديد و بازديد باشه . يعني چون تو اومدي وبلاگم رو خوندي , من هم ميام وبلاگت رو ميخونم !! به هر حال ميخوام بدونين كه بهتون سر ميزنم نه از سر عادت , كه از سر عشق
دوست جديد شما - مرجان .
آهاي , كَساني كه ديروز توي تهران بخاطر بارش برف , بيش از دو ساعت توي بزرگراه ها معطل موندين ….
خبر دارين ديشب شهرداري و ادارة راهنمايئ و رانندگي به همين علت از شما عاجزانه طلب بخشايش كردند و رسماَ به عذرخواهي كردن افتادند ؟؟ خدا وكيلي چه مسئولينِ ماهي دارين و قدرشون رو نميدونين ! قدر نشناس ها …..

خدايا شكرت كه ما با اين ادارة راهنمائي و رانندگي و اين شهرداري توي آلمان زندگي نمي كنيم وگرنه خودت بهتر ميدوني كه چقدر در سال بايد بخاطر ريزش برف و بارون و تگرگ توي ترافيك گير ميكرديم !!
خداوندا , هميشه هواي تهران عزيز ما را صاف و بدون حتي لكه اي ابر نگه دار .
آمين , يا رب العالمين .
مرجان

( تكمله : خبر دارين ديروز بعضي از اين راننده گانِ مهربان , بخاطر ترافيك كراية ماشينهاشون رو دو برابر كرده بودند ؟ براي مثال كراية مسير صادقيه – ونك كه هميشه 250 تومن بود ديروز به 500 تومان هم رسيد !! )

دوشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۱

برفِ نو , برفِ نو , سلام سلام
بنشين , خوش نشسته اي بر بام
پاكي آوردي اي اميد سپيد
همه آلودگيست اين ايام
( نيما يوشيج )

***************************
ممنونم كه من رو توي جمع خودتون پذيرفتيد ...........
مرجان

یکشنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۱

بانوي مشعل به دست
كنار خليج ايستاد , در سپيده دمي غمگين
و نظاره كرد سرزمين آشفته را
به آن سوي خليج نگريست
به جنوب , جائي كه خيابانها به سرخي ميزد
به فرزندانش كه رنج مي بردند و جان بر كف دست مي نهادند
روي برگرداند , بانو
آنگاه به مشرق نگريست
آنجا كه سربازان رژه ميرفتند
تلخي و نفرت را
در چشمان آنها كه مصمم بودند و
نمي توانستند منتظر بمانند , ديد
سيماي سياهان را ديد , بانو
اندوهشان را حس كرد , ناله و زاري شان را شنيد
و درد را ديد , در يك ميليون چشم.
روي بر گرداند

آنگاه عهدي را كه بيش از صد سال پيش بسته بود و
از ياد برده بود , به ياد آورد
ناله ها و زاري ها و فريادهاي آزادي
طنين مي اندازند , طنين مي اندازند , در گوشهايش .
بانوي مشعل به دست
به رؤيائي انديشيد كه از دست رفته بود
به آسمان چشم دوخت و آن گاه , شرمسار , سرش را
خم كرد و اشك از ديدگانش جاري شد .

( شل سيلور استاين
ترجمه : عليرضا برادران )

مرجان

*********************************
پارو بزن , پارو بزن قايقت را
به آرامي , در مسير رودخانه
شاد و بي خيال
كه زندگي رويائي بيش نيست !

پارو بزن , پارو بزن قايقت را
از ميان فاضلابهاي سمي
شاد و بي خيال
با لبخند .

پارو بزن , پارو بزن قايقت را
به آرامي , در مسير رودخانه
و به مواد شيميائي
كه آب را به رنگ سبز در مي آورند , نگاه كن .

پارو بزن , پارو بزن قايقت را
به آرامي , در مسير لجن زار
و به ماهي هاي كوچك
كه مي ميرند و روي آب شناور مي شوند , نگاه كن

پارو مي زنيم , پارو , پارو , پارو
شاد و بي خيال, از ميان روغنهاي ريخته
لاستيك هاي كهنه , ظروف كيك
قوطي هاي آبجو , مفتولهاي زنگ زده

ما فقط پارو ميزنيم , پارو مي زنيم قايقمان را
به آرامي , از ميان پليدي ها
و هيچ كس , هيچ كس , هيچ كس , هيچ كس
حتي ذره اي به آين موضوع اهميت نمي دهد .

پارو بزن , پارو بزن قايقت را
به آرامي , در مسير رودخانه
شاد و بي خيال
كه زندگي رؤيائي بيش نيست !

( شل سيلور استاين )


آقا , جريان اينكه هي امروز از كتابهاي آقاي شل سيلور استاين براتون مينويسم اينه كه , اين هفته قزوين كه بوديم خودم رو خجالت دادم و روز پنجشنبه به مناسبت روز والنتين چهار جلد كتاب به خودم هديه كردم !!! البته دو جلدش رو مامانم به همين مناسبت زور زوركي برام خريد ...
دلم ميخواد ازتون دعوت كنم به عنوان يك تفريح سالم شروع كنيد به خوندن كتابهاي ايشون . اسمهاشون هست لالائي ها , افسانه ها و دروغها – هملت از زبان مردم كوچه و بازار – از خيلي خوب به خيلي بد ( البته كتابهاي بسياري از اين نويسنده تا به حال چاپ شده است )
اين چند عنوان كتاب توسط كتاب خورشيد و در قطع جيبي چاپ شدند , با كيفيت خوب و طراحي بسيار فريبنده , و البته قيمتشون هم خيلي گرون نيست , 400 الي 500 تومان براي هر جلد .
ممكنه در اولين نظر فكر كنيد اين كتابها براي كودكان نوشته شدند ولي بعد از خوندن مي فهميد كه در اصل آدم بزرگها طرف صحبت هستند .
حلاصه اينكه از من گفتن , تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد ....

مرجان

شنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۱

من هم برگشتم دوباره ...
دلم براي اينجا تنگ شده بود
ميدونين براتون چي سوغات آوردم ؟؟ يك بغل برف سفيد .....
با آرزوي پاكي , پاكي , پاكي .....

مرجان
من هم برگشتم دوباره ...
دلم براي اينجا تنگ شده بود
ميدونين براتون چي سوغات آوردم ؟؟ يك بغل برف سفيد .....
با آرزوي پاكي , پاكي , پاكي .....

جمعه، بهمن ۲۵، ۱۳۸۱

براي همتون يه بغل نرگس شيراز با يه عالمه عشق و صفا سوغات آوردم.

دوشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۱

تا شنبه خداحافظ
دارم همراه با 12 نفر ميرم قزوين
اميدوارم بهمون خوش بگذره , همچنين به شما ...

مرجان
سكوت آب
مي تواند
خشكي باشد و فرياد عطش !
سكوت گندم
مي تواند
گرسنه گي باشد و غريو پيروزمندانة قحط !
همچنان كه سكوت آفتاب
ظلمات است –
اما سكوت آدمي فقدان جهان و خداست :
غريو را
تصوير كن !
(احمد شاملو )

مرجان
يادش به خير ....
روزهاي جشنوارة سالهاي قبل رو ميگم ..
از سال 73 تا سه سال پيش طرفدار پر و پا قرص جشنورة فيلم فجر بودم . توي محل كارم , همه ميدونستن كه من در بهمن ماه به 7 روز مرخصي نياز ضروري دارم ! . اوائل كه هنوز با مديران و سرپرستها راحت نبودم , براي گرفتن اين مرخصي هزار و يك جور دليل مياوردم كه البته ميدونستم هيچكدومشون باور نميكنن ولي مهم خودِ مرخصي بود . بعدها كه باهاشون صميمي شدم راست و پوست كنده بهشون گفتم كه : بابا , من ميخوام برم 7 روز فيلم ببينم ! چه روزهائي بودند , بليط 120 توماني , صفهائي كه گاهي از صبح براي ديدن فيلمي كه عصر قرار بود نمايش داده بشه تشكيل ميشد و آخرش هم فيلم به جشنواره نميرسيد ... حمع كردن بچه هائي كه فيلم دوست بودند ولي به هر دليلي نميتونستن برن جشنواره ... كتك خوردنها ...
حالا سه ساله كه ديگه نميرم جشنواره تا فيلم ببينم . همه چيز عوض شده , همه چيز و از همه مهمتر فيلمهائي كه ارزش ديدن داشته باشند .
امروز روز آخر جشنواره است . راستي , جشنواره روهاي امسال به اميد ديدن چه فيلم خوبي توي صف ايستادند ؟ اصلا امسال صفي تشكيل شد ؟ توي مراسم اختتاميه ميخوان كدوم فيلمسازي رو به خاطر كار اثر گذارش تشويق كنند ؟ راستي شما جاي خيلي ها رو خالي نمي بينين ؟

مرجان
براي چهار روز مي رم شيراز جاي همه تون رو هم خالي مي كنم

یکشنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۱

درباره روز والنتين بايستي خاطر نشان كنم من با هر گونه جشن و سرور موافقم و همين طور با يك همچين مراسمي با يك همچين مضموني ( روز عشاق ) و در آداب و رسوم آريايي هم اين مراسم را داريم ( البته براي عشاق ازدواج كرده ) و همچين با تبادل فرهنگي هم موافقم ( ولي با تقليد و كپي برداري به شدت مخالفم ) ولي به نظر من بهتر اينه كه دست به فرهنگ سازي بزنيم وهمچنين مناسبت هايي را با فرهنگ خودمان آميخته كنيم ( البته اين به عهده دولت و انديشمندان است .كه در اين مورد بخصوص در مورد دولت نمي توانيم چنين انتظاري را داشته باشيم ) . در فرهنگ اساطير ما ويس و رامين ـ شيرين و فرهاد ـ خسرو و شيرين و كلي عاشق و معشوق داريم كه مي توانيم روي آنهاكار كنيم . ( بايد اعتراف كنم كه من تقريباً‌ ده ساله كه كادوي روز والنتين را دريافت مي كنم ولي هديه دهندگان غالباً از دوستان من بوده اند و به احتمال قريب به يقين هيچكدام نيز عاشق من نبوده اند ) توي نظرهاي نوشته شده با حرفهاي كتبالو موافقم .
توي ميدون ونك كه مي ايستي روبروت توچال مثل دختر بچه هاي 18-17 ساله برات دلبري ميكنه , امروز توچال توي مه صبحگاهي خوابيده بود , آرزو كردم اون بالا باشم , اون بالا خبري از هيچ آلودگي نيست , نه ذهني , نه روحي , نه جسمي ...
كاش ميشد هيچوقت به اين شهر خراب شده پا نميگذاشتم
كاش مي شد هميشه اون بالا بالاها موند , به دور از هر چي آلودگيه
اي كاش ...........

شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۱

توي دو سالي كه سفر بودم دوستان زياد پيدا كردم كه يكي از بهترينهاش فريد ه.انساني هنرمند و به تمام معني انسان قبل از ازدواجش وقتي همسر آيندشو ديدم خيلي نوي ذوقم خورد ولي بعد ها دو ست خوبي از آب در اومد.اسمش مرجانه و مترجمي زبان خونده و حالا توي يك شركت توليدي بزرگ كار مي كنه
همه اين صغرا كبرا ها براي اينه كه بگم از اين به بعد اونهم تا مدتي اينجارو با من شريكه(مدتش بستگي به خودش داره)
الان كار دارم بايد زود برم بعدا كاملتر توضيح مي دم پس تا بعد
سلام
من مرجان هستم , از دوستان تنهاي شبِ گل ...
قراره با كمك مجيد اينجا رو بگردونيم
اول از همه بايد بگم كه اينجا از نظر من ( و نه الزاما مجيد ) يه محل شخصيه
يعني من در وحله اول براي خودم مي نويسم . هيچ موضوع خاصي رو هم به عنوان متن اصلي در نظر نگرفتم . هر وقت هرچي كه فكرم رو مشغول كنه در موردش خواهم نوشت . ممكنه براتون جالب باشه , شايدم نه ...
يه خبر بد ... , من پنحشنبه ها و جمعه ها از نوشتن معذورم . آخه جزء قشر
بي چيز جامعه ام و توي خونه از اينترنت و كامپيوتر و اين حرفها خبري نيست .همة امكانات من محدود به محل كارمه , پس روزهاي تعطيل وبلاگ هم تعطيله !! وقتهائي كه مجيد ميره سفر , من هم نميتونم بنويسم , البته نه بخاطر همدردي ها ! بخاطر اينكه ما معمولا با هم ميريم سفر...
يه چيز ديگه , من يه عمو فريد دارم كه گهگاهي ممكنه چيزهائي كه مينويسم حرفهاي اون باشه . خودتون مي فهميد كدوم مال منه كدوم مال اون ... فرم نگارشش خيلي با من فرق ميكنه . هرچند كه همه شون رو من به اسم خودم مي چاپم !
خوب , ببخشيد از اينكه پرحرفي كردم . تا يه روز ديگه خداحافظ ....
راستي , قرار بود اين آقا مجيد من رو قبلا معرفي كنه ولي انگار چون اينترنت نداره نتونست ...

چهارشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۱

روز سه شنبه يك سمينار در خانه هنرمندان برگزارشد موضوع سمينار حفظ بافت سنتي شهرها بود . اين سمينار به ابتكارشهرداري كاشان برگزار شده ومن هم يك مقاله داشتم ( آخه يكي نيست بگه تورو چه به معماري و اين حرفها اگرچه مطلب من بيشتر درباره حفظ سنتهاو ارزشهاي ملي بود ) چهار ساعت طول كشيد و بعد از آن هم تازه بحث بين خودمان در گرفت و كلي اراجيف به هم بافتيم شب هم رفتيم خانه يكي از بچـــــه ها . اونجا يكي خبطي كرد و گفت هفته ديگه روز والنتين است و من هم سوء استفاده كردم سريع زدم به صحراي كربلا‌ كه اي بابا نگاه كنيد نفوذ فرهنگ غرب رو ببينين از كوكاكولا شروع شده و به روز والنتين رسيده و درباره جهاني شدن واينكه اين چيزها در راستاي سرمايه داري بين المللي است كلي اراجيف گفتم كه خوشبختانه همه به غير از يك نفر بقيه با من موافق بوند . ( البته همه مي دونن روز والنتين چيه . ولي براي اونايي كه نمي دونن مي گم . در قرون وسطي زماني كه فئوداليسم در تمامي دنيا مسلط بود رسم بر اين بوده كه بعد از ازدواج عروس در شب اول در اختيار ارباب قرارميگرفته و ارباب نيز او را تصاحب ميكرده . خلاصه كشيشي بنام والنتين پيدا مي شه و دخترها و پسرها رو مخفيانه عقد مي كرده و ظاهراً شب اول نيز از آنها پذيرايي مي كرده به همين خاطر روز تولد اين كشيش را روز عشاق مي گويند ) جالب بود كه راكله هم با من موافق بود و درباره جهاني شدن كلي با هم ، هم آوايي كرديم ( حال منو به تحجر اين حرفها متهم نكنيدا . من براي خودم دلايلي دارم . و با تبادل فرهنگ در بين ملل نيز هيچگونه مخالفتي ندارم درباره جهاني شدن هم كلي بحث دارم )

دوشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۱

وقتي كه به چند مطلب گذشته نگاه ميكنم ميبينم كه خيلي نااميد كننده و بد نوشتم به همين خاطر نمي نويسم كه ديروز وقتي ماشينمو جلوي دقتر پارك كرده بودم يه نفر اومده زده و در رفته خوشبختانه ديگه جاي سالمي نمونده كه يكي ديگه بزنه از اينا كه بگذريم بايد بگم كه من هنوزم به اينترنت دسترسي ندارم به همين دليل نوشتنم خيلي نامظم شده .