شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۱

توي دو سالي كه سفر بودم دوستان زياد پيدا كردم كه يكي از بهترينهاش فريد ه.انساني هنرمند و به تمام معني انسان قبل از ازدواجش وقتي همسر آيندشو ديدم خيلي نوي ذوقم خورد ولي بعد ها دو ست خوبي از آب در اومد.اسمش مرجانه و مترجمي زبان خونده و حالا توي يك شركت توليدي بزرگ كار مي كنه
همه اين صغرا كبرا ها براي اينه كه بگم از اين به بعد اونهم تا مدتي اينجارو با من شريكه(مدتش بستگي به خودش داره)
الان كار دارم بايد زود برم بعدا كاملتر توضيح مي دم پس تا بعد

هیچ نظری موجود نیست: