چهارشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۱

رزم آوري گفت:تا مرگ و بردگي برابر من است،چرا جوياي اسرار ستارگان باشم؟
فرمانروايي گفت:تادبيران خودفروش و غلامان مطيع دارم ،چرا تن آسايي و جهانداري آرزو نكنم.
راز تازه اي نيست كه افشا كنيم.تنها عمل لازم است تا دگرگون سازيم.وپيوسته چنين بود و ايكاش چنين مباد!
آه چه دشوار است از سراي سخن جنبيدن،از پل عمل گذشتن و كاري ارزنده را سزنده بودن..بيهوده زاهد بسطامي دزد بدارآويخته را پاي نبوسيد و نگفت:آفرين باد!بجايي رسيد در خورد اين دار شد.

هیچ نظری موجود نیست: