صبح که از اتاقشون اومد بیرون چشم راستش جمع شده بود و از اون اشک می اومد دلیلش رو نمی دونست تا اینکه امروز که از مطب پزشکش اومد و گفت سکته بوده مامان رو می گم. امروز می گفت مرد خوب برای توی دیگ و مرد بد برای زیر دیگ خوبه(تازه بابا کلی ماهه وبه قول مامان بهترین مرد دنیاست (
جستجوی این وبلاگ
دلنوشتههایی از دلتنگی، عشق، تنهایی و شبهای سرد. جایی برای حرفهایی که جایی ندارند
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
نظرات