دوشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۱

قبلاًنوشته بودما كه تا مدتي مطالب مربوط به زنان وكلا مطالب جدي در اين جانمي نويسم . مطالب جديدوبه قول خودم روزآمد را با يك شعر شروع كردم . توي آن دوسه روزي كه اين مسير جريان داشت به فايل آرشيو مطالب تايپ شده ام رجوع كردم در اولين مطلب در تنهاي شب برخوردم درآن جا نوشته بودم كه من ميخواهم مطالب متفاوتي بنويسم در آن موقع در فكر اين بودم كه عقايد و تفكرات نامنسجم خودم را همانطور پراكنده در اين جا بنويسم بعد كم كم فرم نظر خواهي در اين جا درست شد و دوستان لطف مي كردند نظراتشان را مينوشتند و من نيز از آن استفاده مي كردم (يكي از همين دوستان سهراب منش بود كه در نظر خواهي مطلب گذشته نوشته بود كه از مسيرم منصرف شده ام ) كم كم اين نوشته ها و پاسخ ها باعث شد كه دنبال مطالب جديدتري باشم و دربعضي موارد نيز تجديد نظر كنم (در شروع نگارش خود رايك زن معرفي كرده بودم اين موضوع بدليل عدم امنيت در بلاگ بود) راستش من اين مطالب رو براي خوانندگان اينجا آماده ميكنم(به غير از مطالب روز آمد) اگر از مطلبي استقبال شود آن را ادامه ميدهم در غير اين صورت از ادامه آن صرف نظر مي كنم ( مانند گوشه هايي از فرهنگ ايران كه بدليل استقبال كم .آن مطلب دنبال نشد) و كمتر خط سير خاصي را دنبال كرده ام ( البته من فمنيست هستم به همين دليل و هر ازگاهي مطالب من رنگ وبوي اين چنبي به خود مي گيرد ) غرض اينكه خوشحال مي شم به من فقير بي سوات اكابري كمك كنيد . ( حال اگر گفتيد كه نوشتن اين مطلب چه لزومي داشت ؟)

هیچ نظری موجود نیست: