سه‌شنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۲

آقا شنيديد كه ميگن مدينه گفتي و كردي كبابم؟ اين حكايت الان منه.نوشته هاي در خشان و صابر (در نشريه جوانان كمونيست)با عث شد كه فيل ما هم ياد هندستون كنه و دلم رو خالي كنم.
براي من و خيلي از جوانان ايراني حزب كمونيست كارگري مترادف است با كنفرانس برلين(گرچه سالها قبل خبر انشعاب عدهي زيادي از حزب كمونيست به رهبري منصور حكمت را شنيده بودم و گاهي نيز اخباري از آنها شنيده مي شد)در آن كنفرانس (البته آنچه كه از رسانه هاي رسمي ايران مانند راديو و تلوزيون و مطبوعات) مجادله چند تن باسخنرانان و همچنين لخت شدن يك زن (اين را تلوزيون نشان نداد ولي بعدا در پيام امروز با او مصاحبه شد)و يك مرد و نيز .در روزنامه ها خبر كتك خوردن(نمون ضرب و شتم خودمون)چند تن از ميهمانان نيز نوشته شده بود.اينكه اصولا شركت در اين كنفرانس كه براي تطهير جمهوري اسلامي برنامه ريزي شده بود ،توسط نيروهايي مانند كار،سحابي و حتي چند تن از نيروهاي چپ مانند صدر درست بوده يا نه و يا اصولا چرا بنياد هانريش بل همچين كنفرانسي راترتيب داده است بحثي است كه مجال پرداختن به آن در اين اندك نيست(بابا من هنوز جوونم) ولي نوع برخورد هواداران حزب كمونيست كارگري در آن كنفراس و بيرون از آن جاي بحث بسيار دارد
اصولا ماركسيست ها در جهان به نيروهايي با ديسپلين خاص سياسي و مبارزات آنان علمي و چهار چوب فكريشان دقيقا بر پايه اصول منطقي شناخته شده اند.و ماركسيسممجموعه نظريات علمي به هم پيوسته ايست در باره قوانين حركت و تحول جهان و جامعه،در باره اينكه چگونه از جامعه مبتني بر مبارزات طبقاتي و بهره كشي انسان از انسان و ايارت يك خلق در چنگ خلق ديگر ميتوان جامعه اي آزاداز تناقضات طبقاتي،فارغ از بهره كشي و رها از اسارت و ستم ملي ايجاد كرد.اين يك جهانبيني خرد گراست و عقل ايساني را با تكيه به تجربه علمي و اجتماعي،ابزار شناخت مي داند و به نظر من اين برخورد هاي فيزيكي هيچ نشاني از منطق و اصول ماركسيستي را در خود نداشت.گرچه به قول مصطفي صابر(در مطلبي با عنوان اين اكسيژن نيست در نشريه جوانان كمونيست شماره 90)آنان نيز (مدعووين)دمكرات بر خورد نكرده و شروع به فحاشي كرده اند و اجازه صحبت نيز به نيرو هاي مخالف حاضر در كنفرانس را نداده اند. ولي اين موضوع چيزي از اشتباه آنان كم نمي كند و جالب تر اينكه هيچگاه اعضاي حزب كمونيست كارگري (آن زمان هنوز منصور حكمت نيز زنده بود)در مقام پاسخ بر نيا مدند(لابد گمانشان بر اين بوده كه كار در ستي كرده اند).
كوتاه سخن اينكه حركت سياسي ابزار هاي خاص خودش را دارد و بايد آز آنها استفاده كردو در همان چهار چوب(البته وقتي من ديدم كاسه كوزه كنفرانسي ها به هم خورد از ته دل خوشحال شدم زيرا نتوانستند مقداري آبرو بخرند در آن بازار مكاره) به خصوص ماركسيستها.
حالا كه اين دو روزه از حزب كمونيست كارگري گفتم بزاريد يه خبري هم از مسائل كارگري بگم:
كارگران كارخانه بهشهر اعتصاب غذا كرده اند .اين اعتصاب به دليل عدم پرداخت 28 ماه از دست مزد آنان بوده است.
يادم ميآد يه جايي خوندم كه:كارگران به جز زنجير هايشان چيزي ندارند كه از دست بدهند.ولي جهاني را بدست خواهند آورد

هیچ نظری موجود نیست: