یک روز کسل کننده
دیر خوابیدم زود برخواستم،ماشین دستم رو توی پوست گردو انداخته و توی این شهر کوچک تعمیر خودرو یک پروسه سخت و ملال اوره
دخترکم با خوشرویی ضبح رو اغاز کرد و در حال گوش کردن به موسقیست.
دلنوشتههایی از دلتنگی، عشق، تنهایی و شبهای سرد. جایی برای حرفهایی که جایی ندارند
نظرات