رفت
و زندگی
ایستاده بر درگاه
بر سایه موهایت بوسه میزند
و تو بر میخیزی
سایه ات گم میشود اما تو آمدی
نحیف
همچون شاخه گلی
با موهایی به نرمی ابریشم
...
و مرگ از پنجره خانه ات رفت رفت رفت
هفتاد بار رفت
دلنوشتههایی از دلتنگی، عشق، تنهایی و شبهای سرد. جایی برای حرفهایی که جایی ندارند
نظرات