تنهای شب
دل نوشته ها
شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۹
سفر
پاهایم را در آغوش می گیرم و سفر را با دل اغاز میکنم با چشمانم خود را به چاهی میرسانم که حتی خورشید هم یارای درخشش نیست.
(این مطلب نمی دونم چی هست؟!!!)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر