چهارشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۱

بابا , اين صدا و سيماي ما چه برنامه هاي آموزنده اي داره و من خبر نداشتم !
ديروز مريض بودم و سرِ كار نرفتم . حدود ساعت 1 بعد از ظهر كه حوصله ام به شدت سر رفته بود تصميم گرفتم تلويزيون رو روشن كنم , شايد يه دستور غذائي , چيزي آموزش بده كه شب درست كنم از گشنگي نميريم . خصوصا كه قرار بود مجيد هم شام بياد خونه مون ( بد قول !! ) كه اگه از گشنگي تلف ميشد , خونش مي افتاد گردن من . خلاصه ... همينجور كه داشتم با كانالها ور ميرفتم , يكهو ديدم برنامه اي است كه مجري اش خانم الهه رضائي ( مجري سابق برنامة كودك ) است . گفتم ببينم چي ميگن . ديدم بعععععععععععله , كارشناس برنامه يكي از آقايون دكتراي روانشناسي – يا يه چيزي در اين حدوده – كه دارند در بارة انسجام خانواده افاضة فضل مي فرمايند . جاتون خالي , از شنيدن حرفهاي آقاي دكتر اونقدر حالم بد شده بود كه نگو . ايشون اعتقاد داشتند كه زن در خونه نقش بسيار مهمي را بر عهده داره . از حمله اينكه اگه مردِ خانواده معتاد ميشه يا به راه خلاف كشيده ميشه حتما زن خانواده نتونسته نقش خودش رو خوب ايفا كنه !! براي اثبات حرفشون هم يكي از ضرب المثلهاي يكي از كشورهائي كه اسمش يادشون نمي اومد رو گفتن كه اينجوري بود :
( بهترين خانواده , خانواده اي ست كه در آن مرد كر باشد و زن لال )
خانم رضائي هم هركار ميكرد كه گندهائي كه آقا زده رو بپوشونه , ايشون همچنان به نظرات گهر بار خودشون پافشار ميكردن و هي اونها رو تكرار ميكردن .

حالا , لطفا پيدا كنيد پرتقال فروش رو ....
مرجان

هیچ نظری موجود نیست: