چهارشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۱

همه اش منتظري كه باتو با زبان قلبش سخن بگويد .
سفر خوبي بود به خصوص كه منطقه آران و بيدگل را تا به حال نديده بودم .كارم هم خوب پيش رفت .
اين احسان داره تمام وقت و با تمام قدرت روي مراسم جمعه كار مي كنه اميدوارم كه نا اميد نشه.
توي نقل و انتقال ماه گذشته دفتر شعرم رو گم كردم ،اگه كسي يه دفتر پاره پوره با خط هيروگليف ديد يه خبري به من بده.

هیچ نظری موجود نیست: