شنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۸۱

مفهوم روابط آزاد بين زن و مرد در مارکسيزم
و تفاوت آن با مفهوم بورژوائی «سکس آزاد»


بخش دوم
متأسفانه با نگاهی به برداشت و تجربه و تحليلهای صاحبنظران اين جريانات، بخصوص آنانکه خارج کشور بوده يا هستند، ملاحظه می کنيم که ديد آنها نيز از روابط بين زن و مرد و
مفهوم آزادی جنسی، همان مفهوم بورژوائی کلمه که در جوامع غربی متداول است، می باشد. تحليلها و کاربردهای موجود از مفهوم روابط جنسی به نحو آزاد به زعم آنها در عمل، يعنی روابط بی بندوبار و کاملاً بورژوائی از اين پديده طبيعی که هيچ ربطی به تحليل آگاهانه و مارکسيستی از «آزادی» در روابط جنسی دو نفر ندارد. با دنبال و ارائه کردن اين قبيل نظريات بوسيله چنين گروه های «کمونيستی»، در حقيقت جاده صاف کنی برای بورژوازی حاصل ميايد، نه معرفی عملی اخلاق در مارکسيزم.
در مارکسيزم، وقتی از رو به زوال رفتن خانواده به شکل امروزی يا بورژوائی آن، سخن به ميان ميايد، منظور دفاع از بی بندوباری يک انسان در روابط جنسی خود نيست. بلکه برعکس، منظور اينستکه با برچيدن شدن ستم طبقاتی در جامعه، انسانها فرصت بازيافتن ارزش انسانی خود را می يابند. در جامعه سرمايه داری از آنجا که معيار سنجش هر چيزی نهايتاً ريشه در منفعت و سودآوری داری، فرهنگ جامعه اجازه استقلال فکری و در پی آن آموزش آگاهانه را نمی دهد. نظام در هر زمينه، الگوئی را معرفی می کند و با تبليغات همه جانبه ای که به خورد مردم می دهد، آنرا تبديل به «واقعيت» کرده و هرگونه انحراف از آنرا «غير عادی» جلوه می دهد. از طرف ديگر، آلترناتيوی را هم معرفی نمی کند که انسان امکان فکر کردن و قضاوت داشته باشد و از آنجائيکه طبيعتاً هيچکس نمی خواهد، در جامعه منزوی و انگشت نما گردد، لذا مردم عموماً اين قالب های از پيش تعيين شده را بدون هيچگونه سئوالی قبول کرده ودر روابط خود بکار می برند. حتی طبقه کارگر هم از اين فرهنگ مصون نيست. ارزش های اخلاقی جامعه بورژوائی را می توان در طبقه کارگر هم براحتی ديد.

هیچ نظری موجود نیست: