دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۱

مفهوم روابط آزاد بين زن و مرد در مارکسيزم
و تفاوت آن با مفهوم بورژوائی «سکس آزاد»
قسمت چهارم
وقتی در مارکسيزم سخن از آزادی انسان به ميان ميايد، اين آزادی در معنی و مفهومش با «آزادی دموکراتيک» در جوامع سرمايه داری غربی، اختلافی فاحش و ماهوی داری. همانطور که مثلاً مبانی اقتصادی نظام کمونيستی مطلقاً وجه مشترکی با نظام سرمايه داری ندارد، بهمين ترتيب هم زيربنای جامعه کمونيستی در زمينه اخلاق و مسائل اجتماعی و بينش و برخورد آن با آنچه که در جامعه سرمايه داری متداول است، کاملاً متفاوت است. نکته ای هم که می بايد در اينجا مورد توجه قرار گيرد، اينستکه اگر عرف حاکم در کشورهائی مانند ايران، نقطه مقابل آنچه که در کشورهای غربی وجود دارد فرض شود، اخلاق در مارکسيزم را نمی توان چيزی مثل حد اعتدال بين آندو تصور نمود، زيرا که همانطور که در بالا آمد، نظام کمونيستی را بطور کلی با سرمايه داری نمی توانيم مقايسه کنيم، زيرا که در ماهيت کاملاً با هم متفاوت هستند.
در جامعه کمونيستی، ارزشهای حاکم در اجتماع ريشه مادی در جهت سودآوری تنها برای يک قشر از مردم در جامعه را ندارد، بلکه منافع مادی همه انسانها، سوا از تمام اختلافات ظاهری آنها، مورد نظر است. در چنين جامعه ای، فرهنگ سودجوئی شخصی ديگر جای عمل ندارد، زيرا که با برچيده شدن فرهنگ مصرفی حاصل از اقتصاد سرمايه داری، اخلاق پويا و کوشای نهفته در ذات انسانها، فرصت رشد می يابد و ستم انسان بر انسان محو شده، علاقه به آموختن در انسانها زمينه آگاهانه پيدا کرده و مثل آن می ماند که انديشه و روح انسان از قفس رها شده باشد. آموزشی که حاوی پيام آزادی همه انسانها و رهائی افکار و روان آنها از هرگونه بندی باشد، بالطبع در جهت سالم و آگاهانه جلو رفته و بازدهی کاملاً متفاوتی خواهد داشت.
همانطور که وقتی نيازهای مادی انسان تأمين گردد، ديگر لازم نيست کسی «دزد» باشد، همينطور هم وقتی انسانها در اجتماع خود از حقوق مساوی برخودار باشند و عدالت در حق همه رعايت شود و قانون بين زن و مرد در اجتماع فرقی ننهد، دليلی ندارد که آنها در روابط خود، به افراط يا تفريط کشيده شوند، بالعکس در چنين جامعه ای زن و مرد حق انتخاب آگاهانه پيدا کرده و نه لازم است از داشتن روابط جنسی «شرم» کنند و نه لازم است در برابر اين ارزشهای قرون وسطائی، آنطور لجام گسيخته شده و تبديل به انسان روانی گردند.

هیچ نظری موجود نیست: