جمعه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۱

مفهوم روابط آزاد بين زن و مرد در مارکسيزم
و تفاوت آن با مفهوم بورژوائی «سکس آزاد»

بخش نخست


در تمام نظام های سرمايه داری کشورهای جهان، با کمی بالا و پايين، همه معيارهائی اخلاقی, ريشه در مذهب دارند. در ايران اين اخلاق حاکم، همانطور که همه می دانيم، هميشه ريشه در اسلام داشته است. اين امر نيز تنها به دوران رژيم جمهوری اسلامی برنمی گردد، منتهی بر اثر شدت فشار و ستم رژيم در کل امور جامعه و در رابطه با مسائل اجتماعی بخصوص در مورد ستم بر زنان، اين روزها بحث های زيادی در زمينه معنی و مفهوم «اخلاق» و بخصوص ارتباط أن با زندگی زناشوئی و روابط زن و مرد مطرح است.
در زمان رژيم گذشته، بورژوازی ايران برای سرکوب نيروهای اپوزيسيون رژيم و بخصوص بخاطر ترسش از کمونيزم به هر طريق ممکن برعليه اين نيروها، مخصوصاً چپ، تبليغ منفی می کرد. اين تبليغ از شوخی ها و مزاح های مد روز برعليه اقليت های ملی کشور گرفته، تا تفسيرهای «اخلاقی» از کمونيزم و کمونيست ها ادامه داشته و نهايتاً هم به اعدام آنها منتهی می شد. از يک طرف با ارائه برنامه های تفريحی و انواع و اقسام مزاح ها و شوخی ها، به مردم شمالی، ترک، کرد، بلوچ، اصفهانی و ... توهين می شد و در نتيجه آن فرهنگ تفرقه را در ميان مردم جا می انداخت. از طرف ديگر، در بحثها با استفاده از موازين اخلاق اسلامی و جا افتاده در فرهنگ غالب در جامعه ما، کمونيزم را «بی اخلاق» و کمونيستها را «بی بند وبار» معروفی می کرد. يعنی اولاً که کمونيستها خدا را قبول نداشتند، کشتن آنها حلال بود و دوم اينکه اگر آنها از پدر و مادر مسلمان زاده شده بودند، پس براساس احکام اسلام «خون آنها بايد ريخته می شد». تاکتيک بسيار راحتی برای از بين بردن مخالفان سياسی! در ضمن در جامعه، آنانکه دارای عقايد سياسی بوده و انسانهای مبارزی بشمار ميامدند، با استفاده از مفهوم آمده در بالا از کمونيست، به آنها توهين شده و حال اگر اين افراد زن هم بودند، ديگر بدتر! قبل از شنيدن کلمه ای از دهان زن، اول به او تهمت «بی بندوباری و هرزگی» می زدند و شوهرش را «بی غيرت» می خواندند!
در دوران رژيم اسلامی، اين نمايندگان «الله» بر روی زمين بطور خود به خودی باعث منکر خدا شدن مردم گشته اند. اينان که همچون ابر سياهی، روزگار را بر مردم تاريک کرده اند، ديگر هيچگونه جای دفاع و توجيهی برای خود باقی نگذاشته اند. اما مسئله تعريف از «بی بندوباری و هرزگی» در کمونيزم، هنوز در جامعه باقی است. ناگفته نماند که در تمام کشورهای غربی نيز همين تعريف و برداشت از «اخلاق کمونيستی» بوسيله نظامهای حاکم و کليسا های وابسته به آنها ارائه داده می شود.
البته برخورد يک نظام سرمايه داری با مفهوم اخلاق در کمونيزم، چه درشکل غربی آن باشد وچه شرقی، قابل درک است. اما آنچه که قابل درک و پذيرش نيست، افتادن جريانات «چپ» ما در دام اخلاق بورژوائی است.

هیچ نظری موجود نیست: