سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۲

غر غر هاي يك وبلاگ نويس !!

روز اول كه گفتم اينجا براي خودم مينويسم , دروغ نگفته بودم . واقعا اولش فقط و فقط براي خودم مي نوشتم . بعد كم كم يه جوري شد كه ديگه فقط براي خودم ننوشتم . شماها برام مهم شدين . نظراتتون , سر زدنهاتون , حتي توپيدنهاتون . برام مهم بود كه وقتي روي اسم اين وبلاگ كليك ميكنين حداقل يه چيز به درد بخور گيرتون بياد .برام مهم بود كه از اين نوشتنها و ارتباط برقرار كردنها چيزي هم نصيب من بشه . ولي عجيبه كه اين وبلاگ روزي حداقل 50 نفر بازديد كننده داره ( غير از روزهائي كه بازديدكننده هاش به 140 – 130 نفر هم ميرسه ) اما وقتي مطلبي كه ميذاري و واقعاَ ميخواي نظر ديگران رو در موردش بدوني يا وقتي چيزي ميپرسي كه جوابش برات مهمه ( خوب ! اگه مهم نبود كه اونجا نمي نوشتيش . مينوشتي توي دفتر خاطراتت ) مي بيني هيچكس – هيچكس هيچي نميگه . اين وقتها فكر ميكنم با ديوار حرف زدم . بابا ! يعني از 50 نفري كه ميان يه مطلب رو ميخونن هيچكس نظري نداره ?ميدونين بيشترين نظراتي كه براي يكي از مطالب من داده شد چي بود ؟ تبريك تولد . البته اين چيز كمي نيست . با ارزش تر از اونه كه تصورش رو بكنين . لذت اين كه دوستان ناديده اي تولدت رو بهت تبريك بگن واقعا قابل وصف نيست ولي ....
نميدونم , اين مشكل رو وبلاگ نويسهاي ديگه هم دارن ؟ يا نه , من خيلي پرتوقعم ؟

جالبه كه توي مطلب دو سه روز پيشم كه در مورد خانم فالاچي نوشته بودم هيچكس چيزي نگفته بود . حتي هيچكس نقطه هم نذاشته بود !! تا اينكه ديروز ديدم يك دوست خوب , كه تا حالا اصلا نديدمش و وسيلة ارتباطي مون فقط ياهو مسنجره , برام آف لاين گذاشته با كلي اطلاعات . كلي اطلاعات ميدونين يعني چي ديگه ؟ داشتم ذوق مرگ ميشدم . بالاخره براي يكي مهم بود كه براي سئوالي كه كردم بهم جواب بده .
دوست جون , ممنونم .... ممنون .

مرجان

هیچ نظری موجود نیست: