تنهای شب
دل نوشته ها
چهارشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۲
ما چو زِ دري پاي كشيديم , كشيديم
اميد زِ هر كس كه بريديم , بريديم
دل نيست كبوتر كه چو برخاست , نشيند
از گوشة بامي كه پريديم , پريديم
رم دادنِ صيدِ خود از آغاز غلط بود
حالا كه رماندي و رميديم , رميديم
.....
مرجان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر