شرابط زندگیم تغییر کرده اما سبک زندگیم تغییر چندانی تکرده و این نشان از اشکال من در سبک زنگی است. ظاهرا پس از سالها زندگی نخوت الود شاید عادت کرده ام ودر مقابل تغییرات مقاومت میکنم.
مدادم در حال تصمیم گیری هستم اما کمتر به تصمیماتم عمل میکنم
احتمالا در ته ذهنم منتظر معجزه هستم یا کسی کخ دست من را بگیرد واین راه ناهمورار را در کنارم باشد. مانند طفل کوچکی که تازه راه رفتن را فرا گرفته است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر